بهطور کلی، ادبیات آفریقا از خصوصیتی استثنایی برخوردار است، زیرا نهتنها نمایانگر تنوع بیشمار اقوام، فرهنگها، آیینها و سنتهای موجود در این قاره است بلکه بار سنگین زخمهای دردناکی را حمل میکند که دههها برتری و حاکمیت استعمار بر آفریقاییها تحمیل کرده است. ادبیات داستانی آفریقا را میتوان از نظر تاریخی به سه بخش تقسیم کرد: ادبیات پیش از استعمار، ادبیات دوران استعمار و ادبیات دوران پسااستعمار. در این میان، در روزگار گذشته، برخی جوامع آفریقایی جوامعی مادرسالار بهشمار میرفت و زنان در آن، محترم و دارای مقامی برجسته بودند، و حتی در برخی مناطق اختلافی میان زنان و مردان وجود نداشت. اما با ورود آموزش، فرهنگ و مذهب غربی، این موقعیت به هم خورد و زنان در موقعیتی پایینتر قرار گرفتند.
در دهههای 1960-1950 شمار بسیار محدودی از زنان داستاننویس در صحنۀ ادبی کشورهای آفریقایی پدیدار شدند که مانند داستاننویسان مرد، اغلب موضوعها و مضمونهای خود را از فضای مبارزۀ اجتماعی زمان برمیگرفتند. با اینهمه، در پایان قرن بیستم، سرانجام زنان آفریقا توانستند سکوت را بشکنند و صدای خود را به دیگران برسانند. آنها از رنج زن بودن در بردگی و خشونت خانوادگی سخن گفتند و از فقر و ستمی که از سوی مردان بر زنان میرفت و از بیعدالتی و حقوق پایمالشدۀ خود نوشتند. در کتاب حاضر، سی داستان بسیار خواندنی از زنان نویسندۀ کشورهای مختلف آفریقا گردآوری و ترجمه شده و در دسترس ایرانیان و فارسیزبانان قرار گرفته است.